- کل بخاردن
جفت گیری کردن پرندگان و جانوران
معنی کل بخاردن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(رَ گُ تَ)
لغت نامه دهخدا
فحل دیدن گاو ماده و امثال آن. به نررسیدن گاو ماده. نر دیدن ماده از گاو و گوسفند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کل دادن شود
سر ریز کردن، تکان خوردن مایعات در ظرف
تکان خوردن لرزیدن
برگرداندن نظر و رأی کسی، مشورت کردن، دچار سرزنش و سرکوفت
جوانه زدن بذر غلات
شخم زدن، کوتاه کردن، کچل کردن
جفت گیری گاوها
ویران شدن، فرو ریختن
سر خوردن
به میان رفتن، بی نظم وارد جایی شدن، جلب نظر کردن
نر بخاردن
روبرو شدن، مقابل شدن، ناراحت شدن، برخوردن
درگیر شدن در دعوا درهم رفتن
به جوش آمدن
عصبانی، جر و بحث کردن، انکار
خستگی در کردن، رفع خستگی با استراحت
دست خوردن، مورد تصرف قرار گرفتن
معلق زدن
از جلوی کسی گذشتن، راه کسی را بریدن، جلوی راه سبز شدن
تکان خوردن آب، هل شدن، ترس ناگهانی
شوکه شدن، تکان ناگهانی
پذیرفتن نر به وسیله ی حیوانات که در انواع اهلی آن با هدف
جوشیدن
ترسیدن، وحشت کردن
کول بخاردن
تاخوردن، خمیدگی و خم شدن، چین خوردن
سر خوردن، غلت زدن، خزیدن
گیر کردن پا به هنگام حرکت به طوری که فرد با سر به طرف جلو
پاره شدن پارچه، از کوره در رفتن ناگهانی
حرکت کردن، تکان خوردن
پنهان شدن
تکان خورده، هول کرده
ناگهان، برخورد ناگهانی و غیرمترقبه، به صورت ناخواسته
برخورد کردن به هم برخوردن، یکی از روشهای بالا رفتن از درخت